کریم عباسی

کریم عباسی

وبلاگ شخصی کریم عباسی
کریم عباسی

کریم عباسی

وبلاگ شخصی کریم عباسی

نهادینه شدن و معیارهای آن

 کریم عباسی

 

::کار آمدی یک نظام سیاسی::


 

 

یک نظام سیاسی موقعی کارآمد و معتبر است که از درجه بالای نهادینگی برخوردار باشد یعنی سازمانها و آئین های زیر بنایی آنها متعدد و به اندازه کافی ثابت و از نظر مردم مربوطه ارزشمند باشد. چنین نهادهایی برای حفظ جامعه و جلوگیری از پاشیدگی آن و سامان دادن به نزاعهای متفاوت ضرورت دارند.علاوه بر آن برای یک سیاست منسجم و مطابق با منابع عمومی نیز ضروری هستند.بنابراین تصمیمات دولتی موقعی خوب تدوین و اجراء می شوند که از حمایت نهادهای محکم و پیچیده برخوردار باشند . در غیر اینصورت حکومت ضعیف و بد کار می کند، زیرا قادر به نظارت بر منابع خصوصی و ارج نهادن به میراث همگانی نیست. نهادینه شدن در یک نظام مستلزم رسیدن به سطح عالی تطبیق ، پیچیدگی ، استقلال و پیوستگی از طریق سازمانها و آئین های متشکله آن نظام است. وقتی یک نظام نهادینه توان برخورد با دگرگونی را پیدا می کند ، می توان گفت قابلیت تطیبق ، حفظ و بازتولید را در مراحل مختلف تاریخی پیدا کرده است. طبعاً این نظام باید بتواند به انجام کارکردهایی غیر از کارکردهای مورد انتظار که توجیه گر وجود آن هستند ، بپردازد. برای مثال پادشاهی فرانسه نسبت به پادشاهی انگلستان از نهادینگی کمتری برخوردار بود و به همین دلیل نتوانست خود را با لیبرالیسم تطبیق دهد یا بعد از تغییر در شرایط محیط، به حیات خود ادامه دهد.

از این رو یک نظام سیاسی و قتی نهادینه خوانده می شود که از سطح بالای پیچیدگی برخوردار باشد ، یعنی عملکرد آن انحصاراً به بازی ساختار بستگی نداشته باشد . برای مثال نظام سیاسی آمریکا از نظام سیاسی فرانسه در جمهوری چهارم توسعه یافته تر است ،  زیرا به جای تکیه بر نهاد مقننه ، بر روابط رقابت آمیز و متعادل بین ریاست جمهوری ، سنا و مجلس نمایندگان و دیوان عالی هم تکیه دارد. به همین دلیل یک قانون اساسی مختلط ملهم از اندیشه های دموکراتیک و اشرافیت ، نسبت به قانون اساسی که صرفاً بر یکی از این دو اندیشه تکیه دارد ، از سطح توسعه بالاتری برخوردار است. علاوه بر این نهادینگی مستلزم میزانی از استقلال ساختارهای سیاسی است . استقلال دولت در مقابل نیروهای اجتماعی و اقتصادی و استقلال احزاب سیاسی در مقابل طبقه مرجع خود.

بالآخره ائین های سیاسی موقعی نهادینه هستند که از درجه ای از پیوستگی برخوردار باشند ، یعنی مورد ارجاع و قبول باشند و مردم و طبقه سیاسی استفاده ای منضبط از آنها به عمل آورند.

آنچه در بالا آورده شد ملهم از نظریات ساموئل هانتینگتن بود و مونتسکو در کتاب روح القوانین می گوید ، قوانینی که آزادی را تامین و تضمین کنند و منابع استفاده از قدرت علیه شهروندان شوند ، ضامن اصلی تداوم نظامهای سیاسی است . نکته اصلی و مرکزی " روح القوانین" نهادینه کردن آزادی در قانون و لزوم آن است . با نهادینه کردن آزادی در قانون و تدو ین یک قانون اساسی مبتنی بر آزادی است که می توان هم به ثبات نظام سیاسی دست یافت ، هم وطن دوستی را تحکیم کرد و هم برابری آحاد ملت و شهروندان را به تحقق رساند .

بنا بر این آزادی و تفکیک قوا مهمترین مبنای حقانیت نظام سیاسی به شمار می رود. یکی از درد های تاریخی و موثر ما عدم نهادهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی است. آنچه که در عرصه جامعه ما در طول تاریخ نقش های اصلی را ایفا می کرد و می کند همانا وجود اشخاص و افراد است و انچه باید جایگزین افراد و اشخاص گردند نهادهای واقعی است ، زیرا افراد و اشخاص بنا به قانون طبیعت میرا و فانی اند ولی نهاد ها می توانند همچنان به حیات خود در نبود افراد ادامه دهند.

آنچه باعث شد تا انقلاب مردم ایران در سال 57 شکل و محتوای اسلامی به خود گیرد ، وجود تنها نهاد ریشه دار و مردمی و مستقل از دولت و حاکمیت به نام " روحانیت " بود.