کریم عباسی

کریم عباسی

وبلاگ شخصی کریم عباسی
کریم عباسی

کریم عباسی

وبلاگ شخصی کریم عباسی

پاس و پرسینگ از جانب آسوشیتدپرس

به نام خدا

پاس و پرسینگ از جانب آسوشیتدپرس

فشار و پرس بر روی دولت تدبیر و امید اینبار از جانب  خبرگزاری آسوشیتدپرس آغاز شده و این خبرگزاری یک پاس طلایی تودر را نیز به همفکران داخلی خود داده است. گروههای فشار و ذی نفوذ بین المللی که حیات خود و منافع اسلحه فروشان وابسته به صهیونیزم را در آشوب و جنگ و آتش افروزی می بینند ، همواره منتظرند تا آب زلال همگرایی بین المللی را گل آلود و شکافهای جهانی که می رود با قدرت دیپلماسی ترمیم شوند را عمیق تر کرده و با تشدید اختلافات و نمک بر روی زخمهای کهنه پاشیدن ، غوغایی دیگر بیافرینند. زیرا در دنیای آرام کسی اسلحه نمی خرد ، و اسلحه کاربردی جزء مرگ و مصیبت ندارد . بنابراین مرگ و خشونت و ویرانی بهایی است که مردم دنیا باید بدهند تا بنگاههای تولید تسلیحات بتوانند زندگی کنند و زنده بمانند . یعنی با مرگ دیگران زندگی آنان استمرار می یابد. با این مقدمه طرح مسئله این است که چرا 6 سال پس از گم شدن رابرت لوینسون از کارکنان سازمان اطلاعاتی آمریکا (سیا) در جزیره کیش ، اکنون و در این برهه حساس این خبرگزاری اقدام به پخش تصویر وی کرده و می خواهد چنین وانمود کند که نامبرده توسط نیروهای امنیتی ایران و یا گروههای تحت نفوذ آنان ربوده شده است.در این راستا تحریمهای جدید نیز همین کارکرد را دارند . امیدواریم چنین تصور نشود که نویسنده قائل به تئوری توطئه بوده و می خواهد آسمان ریسمان ببافد . قاعده بازی سیاست بین ایران و آمریکا تا پیش از دولت آقای دکتر روحانی ، حاصل جمع جبری صفر بود . یعنی برد یک طرف مساوی با باخت طرف مقابل بود . به زبان روشن تر اگر یک طرف چیزی را از دست می داد ، طرف مقابل چیزی به دست می آورد و نتیجه این بازی برد و باخت بود . حال که دولت تدبیر و امید می رود تا با منطق فازی خود قاعده بازی را به حاصل جمع جبری متغیر و یا مثبت تغییر دهد و طرفین را در این بازی راضی کرده و برای طرفین منافعی تعریف کند ، غوغاسالاران وابسته به کانون وحشت و نزاع در سطح بین المللی و کاسبان خرده پای خشونت و درگیری در منطقه و حتی داخل کشور با شیطنت های نخ نمای خود می خواهند قاعده بازی را تغییر داده و در پی کسب منافع خود ، مانع از این همگرایی شوند.

طبق نظریه کارکرد گرایی دیوید میترانی ، نیازهای فنی جوامع و امکاناتی که پاسخگوی آن نیازهاست ، قدرت لازم جهت ایجاد همگرایی را دارد . به این معنی که اگر دولت آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در زمینه فنی تاسیسات اتمی بتوانند به نقطه مشترک و بهینه برسند ، آنگاه مساعی مشترک در زمینه های دیگر نیز فراهم خواهد گردید. میترانی استدلال می کند که مساعی مشترک در یک حوزه فنی یا کارکردی احتمالا زمینه را برای مساعی مشترک در زمینه های دیگر فراهم خواهد کرد. وی این روند را (پر و بال گرفتن ) نام نهاد . وی معتقد بود هنگامی که حکومتها مزایای این روندها را در یابند ، به توسعه این روند لفظا و یا عملا کمک خواهند کرد . وی معتقد بود که وضعیت محیطی این زمینه مساعد همکاری و فایده مشترک را به وجود آورده است و دوران حاصل جمع جبری صفر به پایان رسیده است . و ایشان چنین نتیجه می گیرد که چنانچه همکاری در حوزه کارکردی و غیرسیاسی پا بگیرد، در آن صورت ستاره بخت و اقبال صلح بین المللی نیز تابان خواهد شد.

در این بازی جدید از مسئولان و خصوصا ریاست محترم جمهوری انتظار می رود که با تدبیر حکیمانه خود تکلیف این پرونده را نیز معلوم کرده و این حربه جدید که می تواند سنگ بر پر و بال پرونده صلح زده و مانع از روند شکستن ساختار تحریمها شوند را خنثی کنند.

از نیروها و احزاب و گروههای داخلی که مشی و سیاستی بغیر از اعتدال را نمایندگی می کنند و در مقام منتقد و یا مخالف سیاستهای کنونی قلم می زنند ، انتظار می رود که منافع ملی را بر منافع گروهی ترجیح داده و با غوغاسالاران بین المللی و صهیونیزم هم آوا نشوند.

کریم عباسی

دانشجوی جامعه شناسی سیاسی مقطع دکتری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد